Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-04-29@08:24:49 GMT

تغییر معاون سیاسی صدا و سیما

تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۴۴۱۱

تغییر معاون سیاسی صدا و سیما

کنار رفتن خدابخشی از معاونت سیاسی صداوسیما نشان از وجود عمده مسائلی در این سازمان دارد. عمده مسائلی که برون‌داد آن در برنامه‌های رسانه ملی سبب ایجاد واکنش‌هایی تفرقه‌آمیز در سطوح مختلف شده است. مسائلی که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را مبدل به یک سازمان با نگرش سیاست نامناسب کرده است.

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، کنار رفتن خدابخشی از معاونت سیاسی صداوسیما نشان از وجود عمده مسائلی در این سازمان دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عمده مسائلی که برون‌داد آن در برنامه‌های رسانه ملی سبب ایجاد واکنش‌هایی تفرقه‌آمیز در سطوح مختلف شده است. مسائلی که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را مبدل به یک سازمان با نگرش سیاست نامناسب کرده است. خبر استعفا یا برکناری علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صداوسیما از روز گذشته به موضوع داغ محفل‌های رسانه‌ای تبدیل شده است. خبری قابل پیش‌بینی که شاید بتوان آن را در ارتباط با مقابله‌ای دیرهنگام با چالش‌هایی در سطح رسانه می‌دانست. چالش‌هایی که در ماه‌های گذشته هم منجر به ایجاد حاشیه‌هایی در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی شده بودند. مشکل ریشه‌ای‌تر اینکه این حاشیه‌سازی‌ها تبدیل به یک رویه زیرپوستی در این سازمان شده‌اند که امید است این رویه توسط مسئولین این سازمان شناسایی و رو به بهبودی برود.

دلیل برکناری چه بود؟

علیرضا خدابخشی ۲۲ مهر ۱۴۰۰ با حکم جبلی به‌عنوان معاون سیاسی سازمان صداوسیما منصوب شده بود و عده‌ای خبر استعفای او را در ارتباط با خطایی بزرگ در برنامه خبری صداوسیما می‌دانند.

خطایی که طی آن دعوت حمید رسایی به‌عنوان یکی از مصادیق کلام رهبر معظم انقلاب - از نظر مسئولین صداوسیما - درباره اختلاف‌افکنی در مجلس و اصرار مجری برنامه - که قاعدتا با هماهنگی سردبیر بخش خبر بوده - مبنی بر اسم بردن که به تهمت‌افکنی به اشخاص سرشناس منجر شد، پرونده خدابخشی را کامل بست و در نهایت منتج به برکناری استعفاگونه وی شد.

این اقدام که به نظر می‌رسد با دستور جبلی انجام شده است، با سرعتی انجام شده که روی یک گزینه موقت و درعین‌حال معتمد جبلی یعنی محمدعلی صائب که قبلا رئیس دفترش بوده، توافق شده و او سرپرست این معاونت شده است. البته در دو سال اخیر بخش وسیعی از بدنه صداوسیما تغییرات وسیعی کرده و اینکه تصور کرد آنچه رخ داد و منجر به برکناری معاون سیاسی شد، محصول تصمیم‌گیری یک نفر بوده، برداشت سطحی از مختصات کنونی صداوسیماست؛ بنابراین اگر قرار باشد این اوضاع مدیریت شود، باید در بسیاری از به کارگیری‌های دو سال اخیر در صداوسیما تجدیدنظر شود؛ در غیر این صورت جنجال‌های سیاسی بزرگ‌تری در پیش خواهد بود.

یک میزانسن و هزار نوع تفرقه‌سازی

داستان جنجال‌سازی اخیر از این قرار بود که فردی که بیشترین اتهام‌ها را به جریان‌ها و شخصیت‌های انقلابی از جمله رئیس قوه مقننه در چند مدت گذشته وارد کرده و از روز ورود به مجلس برای مجلس جدید خط و نشان کشیده و از نظر بخش فراوانی از افکارعمومی از مصادیق تذکر صریح و کم‌سابقه رهبری است، به برنامه‌ای که قرار بوده به تفسیر سخنان معظم‎له بپردازد، دعوت می‌شود و سپس در یک میزانسن کاملا مهندسی شده باز هم بدون بازگشت از مواضع پیشین خود، به تخریب سیاسیون مطرح کشور می‌پردازد. در واقع با میزانسن طراحی شده در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری، حمید رسایی، رسانه ملی و مجری برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری وهدایت‌گران‌شان مخاطب تذکر بوده‌اند. حال، اما صداوسیما با تحلیل مخاطبان و کاربران فضای مجازی روبه‌رو است و باید پاسخگوی این خطا باشد. خطایی که منجر به تریبون دادن به افراد اختلاف‌برانگیز آن هم تنها بعد از گذشت چند ساعت از بیانات مقام معظم رهبری شد. کنار گذاشته شدن معاون سیاسی صداوسیما نشان از به صدا در آمدن زنگ خطر در این سازمان دارد و تصمیم‌گیرندگان این سازمان پیام و بازخورد سطوح اجتماعی مخاطبان را دریافت کرده‌اند و اقدام اولیه را انجام داده‌اند. در صورت تکرار چنین محتوا‌هایی در برنامه‌های سیما که امروز توسط عناصر نزدیک و همفکر با برخی تازه‌راه‌یافتگان به مجلس هدایت می‌شود، حاکمیت به وسیله تریبون رسانه ملی، وارد یک شکاف سیاسی عمیق خواهد شد. آیا مدیران سیما حاضرند با علم به این اتفاق، رفتار یک‌سویه خود را در مورد منتخبان‌شان در مجلس ادامه دهند؟!

استعفا یا برکناری؟ مسأله این نیست

در روز گذشته روایت‌های مختلفی در خصوص جابه‌جایی معاون سیاسی صداوسیما وجود داشت و برخی از روایت‌ها چنین مطرح می‌کردند که علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صداوسیما از سمت خود برکنار شده و قرار است محمدعلی صائب، رئیس خبرگزاری صداوسیما با حفظ مسئولیت خود، سرپرستی معاونت سیاسی را نیز به‌عهده بگیرد. برخی رسانه‌ها هم معتقد بودند که خدابخشی استعفا داده و دلیل استعفایش را هم در نامه خود به جبلی چنین مطرح کرده است: «فرصت را مغتنم شمرده و برای باز کردن فضا برای مدیری تازه‌نفس و استمرار نوآوری در معاونت سیاسی رسانه ملی؛ استعفای خود را مجددا تقدیم می‌کنم.» به‌هرحال استعفا یا برکناری خدابخشی تفاوتی ندارند و هر دو نشان از دست فرمان سیاسی اشتباه رسانه ملی در ایجاد نگاه واحد ملی دارند.

اینکه ماجرای برکناری خدابخشی را به‌عنوان راه‌حل نهایی برای مقابله با رویه نادرست سیاسی رسانه ملی دانست، برداشتی سطحی است؛ چراکه مهم‌تر از افراد تفکری است که وجود دارد و انباشت این تفکر در سطوح رسانه ملی سبب برون‌داد‌های چالش‌ساز و تفرقه‌انگیز شده است و تا زمانی که این تفکر به کنار نرود، باید شاهد خروجی‌های این‌چنینی باشیم.

تفکری که منجر به نگاه‌های حذفی در حوزه سیاست شده و مرجعیت این رسانه را دچار مشکل کرده است. لزوم نگاه حداکثری در همه حوزه‌های رسانه ملی امری کاملا بدیهی است که گویا در دو سال اخیر به دست فراموشی سپرده شده است. انتصابات و روی کار آمدن یک گروه فکری خاص در صداوسیما را می‌توان به‌عنوان ریشه‌ای‌ترین عامل دومینوی رادیکال‌سازی در صداوسیما دانست. انتصاباتی که در برخی از بزنگاه‌ها گریبان‌گیر صداوسیما هم شد.

انتصابات پرحاشیه

انتصاباتی که در پایین‌ترین سطوح انتخاب عوامل برنامه‌ها و تولیدات صداوسیما، موجب بروز دوگانه‌ها و ارجحیت خودی‌ها و ناخودی‌ها شده است. شاید همین دوگانه بوده که سبب انتخاب مجری برنامه جنجال‌ساز خبری شده است. یک مجری که بدون رعایت اصول اولیه اجرا، صلاحیت سیاسی و ادب برخورد با میهمان که شبیه هر چه باشد، شبیه یک مجری بی‌طرف نیست. در این میان البته نباید نقش اتاق فرمان را هم در نوع اجرای او نادیده گرفت. مجری این برنامه برخلاف روال مجریان صداوسیما که در بحث‌ها و مناظره‌های تلویزیونی، اشخاص را از نام بردن افراد نهی می‌کردند، این بار با تهییج حمید رسایی بار‌ها از او می‌خواست با نام بردن از افراد، رویکرد مقابله و نزاع با آنان را در پیش بگیرد. فارغ از موضوعیت شخص مجری، باید تصویر و پرسپکتیو کلی این برنامه را مصداقی از تلاش سازمان‌یافته برای ایجاد دوگانه‌سازی سیاسی و چراغ سبز صداوسیما به دعوا‌های سیاسی دانست.

استثناءسازی ممنوع

البته که این ماجرا سبب روشن شدن چراغ هشداری برای صداوسیمایی‌ها شد که جلوی ضرر را از هر جا که شده بگیرند، البته اگر صرافت این کار در اندیشه مدیران این سازمان متجلی شده باشد و صد البته که برای ساماندهی مجدد به رویه کلی چنین سازمانی باید اقدامات فراگیرتر از برکناری یک معاون اتفاق بیفتد و لزوم تدوین برنامه تحولی در ابعاد همگانی این سازمان شاید بتواند نسخه‌ای برای حل این بحران باشد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: معاون سیاسی صداوسیما معاونت سیاسی عمده مسائلی رسانه ملی برنامه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۴۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عهد کردیم خودسانسوری نکنیم

به گزارش قدس آنلاین، ​​​​​​این برنامه در هر قسمت، یکی از پرونده‌های مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی می‌کند. فصل اول بی‌واسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدری‌نیا»  کارگردان و تهیه‌کننده «بی‌واسطه» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.  


در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحه‌سازی یا مراکز هسته‌ای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بی‌واسطه» را نسبت به فصل اول چه می‌دانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژه‌ها، موضوعات و لوکیشن‌ها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بی‌واسطه» سراغ روایت‌هایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آن‌ها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحه‌سازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیت‌های بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هسته‌ای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایت‌های کمتر دیده‌شده‌ای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایت‌های کمی از آن‌ها روی آنتن دیده‌ایم. 

موضوعاتی مثل صنعت هسته‌ای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامه‌سازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایت‌های داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسش‌هایشان به روایت‌های غیررسمی و رسانه‌های خارجی هم رجوع می‌کردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سال‌ها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیم‌های برنامه‌ساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاه‌ها و بخش‌هایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بی‌واسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی می‌رویم، تا جایی که ممکن است پرسش‌های مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحه‌سازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هسته‌ای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریم‌های جدی کشورمان به‌خاطر انرژی هسته‌ای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمی‌بینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آن‌ها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاه‌هایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانی‌که می‌فهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعف‌ها و کم‌کاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح می‌دهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند. 

ساخت چنین برنامه‌هایی می‌تواند مسیر برنامه‌سازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحت‌تر و بی‌دردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشن‌هایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر می‌کنیم این شکل از پرداخت به سوژه‌ها و مطالبه‌گری سبب می‌شود برنامه‌سازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم. 

اگر رسانه‌های رسمی از زیر بار برنامه‌سازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانه‌های خارجی و غیررسمی وارد این حوزه می‌شوند و میدان روایت‌ها از سوی راویان داخلی خالی می‌شود. همین‌طور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامه‌های سیاسی دارد تا مرجعیت رسانه‌ای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاه‌های مختلف برمی‌گردد که آن‌ها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بی‌واسطه» دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعف‌ها و قوت‌هایشان را صادقانه می‌گفتند اما گارد برخی از دستگاه‌ها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی می‌گفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومی‌هایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانه‌ای قرار گیرند. 

مرز استقلال رأی در روایت‌های «بی‌واسطه» که سفارش‌دهنده آن، سازمان اوج و پخش‌کننده‌اش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بی‌واسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفت‌ها، ضعف‌ها، قوت‌ها و کمبودها در حوزه‌های مختلف می‌شود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او می‌گوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان می‌دهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بی‌واسطه» را به دوربین تبلیغاتی یک‌طرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفت‌ها می‌رویم و هم ضعف‌ها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همین‌جاست. ما در عصری زندگی می‌کنیم که روایت‌ها یک‌سویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
 
گاهی هزینه‌های اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامه‌های سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح می‌دهد سراغ این‌گونه از برنامه‌سازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینه‌هایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ به‌نظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامه‌سازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامه‌های تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامه‌سازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامه‌ای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق می‌شود. مثلاً در مقطع انتخابات، یک‌سری برنامه‌ها روی آنتن می‌رود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه می‌پردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام می‌شود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامه‌های گفت‌وگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن می‌رود اما بعد تعطیل می‌شود. رسانه ملی بابت این برنامه‌ها، هزینه‌های اجتماعی می‌دهد در حالی‌که اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سال‌ها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا می‌کند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند می‌تواند در موقعیت‌های مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاه‌ها مقطعی شود سبب می‌شود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانی‌که بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل می‌شود. این رویکرد، اشتباه است و در این سال‌ها ضربه‌اش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما می‌آید را تحمل کنند تا این برنامه‌ها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بی‌واسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بی‌واسطه» به برنامه‌ای مطالبه‌گر تبدیل شود که هر بار سراغ پرونده‌های جدید و جنجالی می‌رود، مماشات نمی‌کند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامه‌هایی می‌توان به اثرگذاری آن‌ها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل

دیگر خبرها

  • ورزشی‌های نهم اردیبهشت ماه در استان سمنان
  • خبر‌هایی از بزرگداشت هفته کار و کارگر در دامغان
  • پخش «در مرز غبار آلود» از سیما/ روایتی متفاوت از نادر طالب‌زاده
  • کنایه مجری صداوسیما به شایعه ضد انقلاب در خصوص بیماری بازیگر زن معروف + تصویر
  • محمدحسن روزی‌طلب سرپرست اداره کل برنامه‌های سیاسی صداوسیما شد
  • خبر‌هایی از بزرگداشت مرحوم آیت الله ترابی در دامغان
  • صدا و سیما تحمل نقدپذیری خود را بالا ببرد
  • عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
  • ورزشی‌های هفتم اردیبهشت ماه در استان سمنان
  • خبر‌هایی از شورای مسکن دامغان